سکته مغزی یا CVA، که همچنین به عنوان اختلال عملکرد مغز به دلیل اختلال در جریان خون مغزی تعریف میشود، دومین علت شایع مرگ و میر و ناتوانی بزرگسالان در سراسر جهان است.
به دلیل دستیابی به پیشرفت در زمینه سلامت عمومی و پزشکی، مرگ و میر ناشی از سکته مغزی به طور مداوم در حال کاهش است. به دنبال کاهش میزان مرگ و میر ، محققان بیشتر و بیشتر به مشکلات شناختی پس از سکته مغزی توجه میکنند که بازماندگان سکته از آن رنج میبرند.
سالانه 15 میلیون نفر در سراسر جهان از CVA رنج میبرند که حدود 30 درصد از آنها مشکلات شناختی پس از سکته مغزی را تجربه میکنند؛ با این حال، تحت پوشش ناتوانی جسمی شدید، اختلالات شناختی در سکته اکثرا نادیده گرفته میشود.
طبق آخرین بررسیها نسبت بالایی از بازماندگان در عرض 3 ماه دچار مشکلات شناختی پس از سکته میشوند که براساس میزان اختلال شناختی ایجاد شده به اختلالات شناختی خفیف تا زوال عقل کامل دسته بندی میکنند.
همچنین جالب توجه است که در مطالعات مختلف، نسبت زوال عقل در عرض 3 ماه پس از سکته مغزی از 6٪ تا 27٪ متغیر است.
7مورد از رایجترین مشکلات شناختی پس از سکته مغزی:
فهرست
- 1 7مورد از رایجترین مشکلات شناختی پس از سکته مغزی:
- 2 علل بروز مشکلات شناختی پس از سکته مغزی چیست؟
- 3 بروز مشکلات شناختی پس از سکته مغزی چه عوارضی دارد؟
- 4 آیا مشکلات شناختی پس از سکته مغزی درمان دارد؟
- 5 توانبخشی شناختی چگونه میباشد؟
- 6 نکته مهم:
- 7 چه عواملی در افسردگی پس از سکته مغزی موثرند؟
- 8 نکاتی برای خانواده:
- 9 در پایان…
مشکلات شناختی پس از سکته مغزی طیف گستردهای را براساس میزان و محل آسیب مغزی پوشش میدهند. درک دقیق این مشکلات برای تشخیص و درمان مناسب ضروری میباشد و ما رایجترین مشکلات شناختی پس از سکته مغزی را بررسی کردهایم:
- اختلال حافظه:
بازماندگان سکته مغزی ممکن است با مشکلات حافظه کوتاه مدت یا در برخی موارد بلند مدت مواجه شوند که در یادآوری رویدادهای اخیر، مکالمات یا یادگیری اطلاعات جدید اختلال ایجاد میشود. - کمبود توجه و تمرکز:
یکی از رایجترین مشکلات شناختی پس از سکته مغزی به حساب میآید که فرد در حفظ یا تقسیم توجه بین کارها مشکل دارد و به صورت کلی میتواند انجام تمامی کارها را برای فرد چالش برانگیز کند. - تغییرات عاطفی و رفتاری:
بازماندگان سکته مغزی ممکن است هریک از چالشهای عاطفی مانند افسردگی، اضطراب، نوسانات خلقی و بی ثباتی را تجربه کنند که به دنبال آنها مشکلات رفتاری مثل کناره گیری اجتماعی، بیتفاوتی و بیقراری و… در فرد بروز میکند. - اختلال در قضاوت:
که ممکن است به رفتارهای مخاطره آمیز یا تکانشگری منجر شود. - کاهش سرعت پردازش شناختی:
پردازش سریع و کارآمد اطلاعات را به صورت کلی مختل میکند. - مشکلات زبان و ارتباط:
در مواردی سکته مغزی منجر به آفازی میشود که بر توانایی صحبت کردن، درک گفتار، خواندن و نوشتن تاثیر میگذارد. - مسائل بصری فضایی:
یکی دیگر از مشکلات شناختی پس از سکته مغزی مشکلات آگاهی فضایی مثل قضاوت در مورد فاصلهها، تشخیص اشیاء، یا جهت یابی میباشد. همچنین در مواردی کمبود نقص میدان بینایی و نادیده گرفتن یک سمت میدان بینایی یا hemineglect پدیدار میشود.
لازم به ذکر است مشکلات شناختی پس از سکته مغزی در افراد مختلف بسیار متفاوت میتواند باشد. همچنین پتانسیل بهبودی فرد به عوامل مختلفی از جمله میزان آسیب مغزی، سلامت کلی فرد و نحوه انجام درمان و توانبخشی شناختی بستگی دارد.
علل بروز مشکلات شناختی پس از سکته مغزی چیست؟
همانطور که میدانیم سکته مغزی زمانی بروز میکند که بافت مغز در اثر انسداد یا پارگی عروق دچار آسیب شود. حال چنانچه مناطقی از مغز که مرتبط با شناخت هستند نیز دچار تخریب شوند، مشکلات شناختی پس از سکته مغزی بروز میکند.
یکی دیگر از دلایل بروز این مشکلات عدم تعادل انتقال دهندههای شیمیایی است که پیامهای عصبی را منتقل میکنند. به دنبال تغییر در سطح انتقال دهندههای عصبی، تنظیم خلق و خو و فعالیت کلی مغز تحت تاثیر قرار میگیرد.
همچنین از عفونتهای پس از سکته مغزی، عوارض جانبی داروها، تغذیه نامناسب و کم آبی بدن( هیدراتاسیون ناکافی) به عنوان عوامل ثانویه موثر در بروز مشکلات شناختی یاد میشود. ضمن اینکه عنوان میشود خود مشکلات عاطفی مثل افسردگی و اضطراب نیز در بروز مشکلات شناختی تاثیر گذارند.
بروز مشکلات شناختی پس از سکته مغزی چه عوارضی دارد؟
تأثیر منفی مشکلات شناختی پس از سکته مغزی میتواند به طور قابل توجهی بر جنبههای مختلف زندگی فرد تأثیر بگذارد که شامل عملکرد روزانه، رفاه عاطفی، تعاملات اجتماعی و کیفیت کلی زندگی میشود. بیایید برخی از پیامدهای منفی این چالشهای شناختی را بررسی کنیم:
- اختلال در عملکرد روزانه
- کاهش استقلال
- کاهش مشارکت اجتماعی
- مشکلات عاطفی
- مشکلات شغلی( حفظ یا بازگشت)
- کاهش کیفیت زندگی
- افزایش بار مسئولیتی مراقبین و اعضای خانواده
آشنایی با این اثرات منفی برای ارائه مراقبت و حمایت همه جانبه از افرادی که چالشهای شناختی پس از سکته مغزی را بررسی میکنند، حیاتی است.
آیا مشکلات شناختی پس از سکته مغزی درمان دارد؟
درمان مشکلات شناختی که پس از سکته مغزی ظاهر میشوند معمولاً شامل ترکیبی از مداخلات دارویی، توانبخشی سکته مغزی و سایر درمانها است.
درمانهای دارویی عموما شامل داروهایی برای مدیریت علائمی مانند از دست دادن حافظه، کمبود توجه و اختلالات عملکرد اجرایی باشد. این داروها شامل مهارکننده های کولین استراز، محرکها و داروهای ضد افسردگی میباشد.
توانبخشی شناختی چگونه میباشد؟
توانبخشی برای مشکلات شناختی پس از سکته مغزی شامل درمان شناختی است که توسط متخصصین کاردرمانی با هدف بهبود حافظه، توجه، حل مسئله و سایر مهارتهای شناختی ارائه میشود.
تمریناتی که توسط کاردمانگران انجام میشود برای هر فرد و باتوجه به ضعف و تواناییهایش متفاوت میباشد. ممکن است در میان تمرینات فعالیت هایی مانند پازل، تمرین های حافظه و برنامههای آموزشی شناختی مبتنی بر کامپیوتر و… نیز مشاهده شود.
علاوه براین کاردرمانگران حیطه جسمی با همکاری فیزیوتراپیستها با کمک به افراد برای بازیابی مهارتهای از دست رفته به حل مشکلات شناختی و سازگاری با مشکلات باقی مانده کمک میکنند.
گفتاردرمانگران به عنوان یکی از اعضای اصلی تیم توانبخشی با کمک حل مشکلات درک گفتار، صحبت کردن و بلع به کاهش مشکلات عاطفی و به صورت کلی افزایش کیفیت زندگی کمک میکنند.
علاوه بر این درمانها، اصلاح شیوه زندگی مانند ورزش منظم، رژیم غذایی سالم و تکنیکهای مدیریت استرس نیز نقش مهمی برای حمایت از عملکرد شناختی و سلامت کلی مغز دارد.
نکته مهم:
ممکن است بیمار برای شروع روند توانبخشی انگیزه کافی نداشته باشد؛ اما نباید تایم را از دست داد و با شروع زودهنگام درمان و دست یابی به پیشرفتهای اولیه در زمینه مشکلات شناختی پس از سکته مغزی مثل بهبود حافظه قطعا افسردگی و مشکلات عاطفی بیمار کاهش یافته و با قدرت درمان را ادامه خواهد داد.
چه عواملی در افسردگی پس از سکته مغزی موثرند؟
عوامل متعددی میتواند بر شدت افسردگی پس از سکته اثر بگذارد که مهمترین آنها عبارتند از:
- ناحیهای از مغز که در آن سکته مغزی رخ داده است
- سابقه شخصی یا خانوادگی افسردگی یا سایر اختلالات خلقی و اضطرابی
- سطح انزوای اجتماعی قبل از سکته
بهبود افسردگی بعد از سکته بسته به عوامل گوناگون مدتی زمان میبرد و بهتر است در کنار داروهای مهارکننده کولین استراز (AChEIs) از درمان شناختی رفتاری یا CBT نیز برای درمان سایر مشکلات شناختی پس از سکته مغزی نیز بهره برد.
نکاتی برای خانواده:
در ابتدای مقاله، به 7 مورد از رایجترین مشکلات شناختی پس از سکته مغزی اشاره کردیم. با یک مراجعه مجدد به این قسمت، متوجه خواهید شد که عمدهی این مشکلات، عاطفی و ارتباطی هستند.

قطعا بهترین راهکار برای مسائل عاطفی، قرار گرفتن در محیطی امن و صمیمی است. خانواده، اولین پناه گاه افراد درگیر با مسائل شناختی ناشی از سکته مغزی میباشد. با رعایت نکات زیر، تا حدود زیادی به بهبود وضعیت بیمار، کمک خواهید کرد:
- صبور باشید. چنانچه بیمار برای انجام کاری زمان بیشتری نیاز دارد ممکن است کمک شما در این زمان موجب ناامیدی او شود. مشکلاتی که وجود دارد را با آرامش توضیح دهید و بیشتر روی کارهایی که با مشارکت خودش میتوانید انجام دهید، تمرکز کنید.
- دلگرم کننده و مشوق باشید. تمرینات درمانی را با دوستان یا اعضای خانواده خود انجام دهید و به راههایی فکر کنید که آنها را سرگرم کننده کنید. برای مثال، پختن یک وعده غذایی میتواند روش خوبی برای تمرین برنامه ریزی و حل مسئله باشد. اگر پیشرفت کند باشد، ممکن است فکر کند که هیچ چیز هرگز بهتر نخواهد شد، بنابراین با جشن گرفتن همه موفقیتهایشان، هر چند کوچک، به آنها کمک کنید.
- همه کارها را برای بیمار انجام ندهید. طبیعی است که بخواهید کمک و دلسوزی کنید، اما بهتر است به بیمار کمک کنید تا کارها را خودش انجام دهد تا اینکه همه آن کارها را برای او انجام دهید. بیشتر از طریق شکستن فعالیت به اجزاء کوچک و ساده به انجام آن کمک کنید.
در پایان…
مشکلات شناختی پس از سکته مغزی میتواند به طور قابل توجهی زندگی روزمره و کیفیت زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. این مشکلات میتوانند شامل کاهش توانایی یادآوری اطلاعات جدید، مشکل در به یادآوری اطلاعات قبلی، کاهش تمرکز و سرعت پردازش اطلاعات و… باشند.
با این حال، با تلاش و همکاری با تیم درمانی متخصص، میتوان برای مدیریت و بهبود این مشکلات اقدام کرد. انجام تمرینات توانبخشی شناختی، شرکت در برنامههای بازسازی حافظه، تغییرات در سبک زندگی از طریق تغذیه مناسب، ورزش منظم، مدیریت استرس، خواب کافی و استفاده از روشهای مدیریت زمان میتواند بهبود حافظه را تسهیل کند.
در نهایت، مهم است که هیچگاه امید خود را از دست ندهید و تمرینات و راهکارهای مدیریتی را به شکل منظم و پیوسته انجام داده و در پیشرفت خود قدم بردارید. همچنین، همواره با تیم درمانی خود در ارتباط باشید و هرگونه مشکل یا نگرانی خود را با آنها در میان بگذارید.