تعادل چیست؟
فهرست
تعادل یا balance، توانایی حفظ مرکز ثقل خود بر روی پایه پشتیبانی بدن یا همان base of support است.
اگرچه اغلب از مخچه (Cerebellum) به عنوان مرکز تعادل بدن یاد میشود اما علاوه بر مخچه سیستمهای محیطی و حسی مانند بینایی، لامسه، حس عمقی و سیستمهای تعادلی گوش داخلی نیز در تعادل موثرند.
تعادل بدن در اثر اختلالات متفاوت و درگیری هرکدام از این سیستمها و حواس مختل شود و فرد علائم عدم تعادل را احساس میکند.
امروزه اختلالات تعادل در سکته مغزی یکی از مشکلات رایجی است که بیماران با آن درگیر هستند و بر روند و کیفیت زندگی روزمرهشان تاثیر منفی گذاشته است.
ما در ادامه به صورت کامل علل عدم تعادل در سکته مغزی، علائم این اختلال و تمامی راهها و بهترین تمرینات بهبود تعادل را بررسی کردهایم.
تعادل را چگونه ارزیابی میکنند؟
تعادل در سکته مغزی و تحرک عملکردی را میتوان به طور کلی با استفاده از ابزار ارزیابی مانند مقیاس تعادل برگ (berg balance scale) ارزیابی کرد. این ابزار شامل 14 آیتم است که از 0 تا 56 امتیازدهی شده و انواع فعالیتهای عملکردی، تعادلی و راه رفتن را ارزیابی میکند.
هر آیتم در مقیاس 1 تا 4 نمرهدهی میشود که نمره 0 نشان دهنده ناتوانی در انجام کار است در حالی که نمره 4 به معنای مستقل بودن بیمار در آن فعالیت است. میتوان این تست را با حداقل تجهیزات در یک فضای کوچک انجام داد و در هر محیط بالینی از آن استفاده کرد.
علل عدم تعادل در سکته مغزی چیست؟
سکته مغزی زمانی اتفاق میافتد که جریان خونی که به مغز میرسد، مختل شود و در نتیجه به نواحی مختلف بافت مغز آسیب وارد شود. بسته به اینکه سکته مغزی در کجای مغز رخ داده است، بازماندگان ممکن است اثرات ثانویه متعددی از جمله اختلال در تعادل را تجربه کنند.
مغز را میتوان به صورت کلی به دو نیمکره چپ و راست تقسیم کرد که هر نیمکره مغز سمت مخالف بدن را کنترل میکند. سکته مغزی معمولاً فقط یک نیمکره را تحت تأثیر قرار میدهد و مشکلات حرکتی مانند همیپلژی یا فلجی در یک طرف مقابل بدن میشود.
از آنجایی که تعادل نیاز به هماهنگی دو طرف بدن دارد، مبتلایان به همی پلژی یا همی پارزی اغلب دچار اختلال در تعادل میشوند. در حالی که عملکردهای حرکتی برای تعادل ضروری هستند، سیستمهای حسی نیز نقش حیاتی دارند.
تغییرات در بینایی (از جمله همی نگلکت یا Hemineglect)، لامسه، سیستم دهلیزی (حس حرکت سر و جهت گیری فضایی) و یا حس عمقی (حس قرارگیری بدن در فضا) پس از سکته مغزی، همگی میتوانند بر تعادل فرد تأثیر بگذارند.
عدم تعادل در سکته مغزی مبتلایان را در معرض خطر بیشتری برای زمین خوردن قرار میدهد، که میتواند آسیبها را تشدید کند، روند درمان را به تعویق بیندازد و یا آهسته کند و منجر به عوارض بیشتری برای بیمار شود.
به همین دلیل، بسیاری از درمانگران تعادل درمانی یا بهبود تعادل در سکته مغزی را در طول توانبخشی بستری و سرپایی در اولویت قرار میدهند که دست یابی به این هدف نیازمند استمرار و پیگیری مداوم است.
آیا عدم تعادل در سکته مغزی درمان دارد؟
درمان اختلالات تعادل پس از سکته مغزی معمولاً شامل یک رویکرد چند رشتهای است که شامل متخصصان نورولوژی و تیم توانبخشی شامل فیزیوتراپیستها، کاردرمانگران و ارتوپدی فنی میشود.
برنامه درمانی در هر فرد بسته به نیازها و میزان اختلال تعادل آنها متفاوت خواهد بود که در اینجا مهمترین اقدامات درمانی را برررسی کردهایم:
1. داروها:
در برخی موارد، ممکن است برای مدیریت علائم مرتبط با اختلالات تعادل پس از سکته، دارو تجویز شود. داروهایی مانند داروهای ضد سرگیجه یا داروهای کنترل فشار خون میتوانند در برخی موارد به کاهش سرگیجه و بهبود تعادل کمک کنند.
2. فیزیوتراپی:
فیزیوتراپیستها نقش کلیدی در درمان سکته مغزی و عدم تعادل دارند که به بیماران در بازیابی تحرک کمک شایانی میکنند. همانطور که پیشتر بررسی کردیم یکی از علل عدم تعادل در سکته مغزی، درگیری و فلجی یکطرفه بدن است که در فیزیوتراپی با بهبود برطرف کردن این ضعف و فلجی به تعادل این بیماران کمک میکنند.
در ابتدا فیزیوتراپیست با ارزیابی بیمار دامنه حرکتی بیمار در مفاصل مختلف که ممکن است در اثر اسپاسم و یا کوتاهی دچار محدودیت شده باشد، را کامل میکند. در ادامه ضعف عضلانی به ویژه در عضلات اندام تحتانی که مانع متعادل بودن فرد میشود از طریق تحریکات الکتریکی و تمرینات تخصصی برطرف میشود.
همچنین توانبخشی دهلیزی که با حرکات سر و تمرینات چشم در بهبود تعادل و سرگیجه موثرند، در حیطه فیزیوتراپی انجام میشود.
3. کاردرمانی:
کاردرمانگران پس از ارزیابی ویژه که از وضعیت هر بیمار انجام میدهند مناسبترین وسیله کمکی را به بیمار برای ارتقا تعادل پس از سکته مغزی پیشنهاد میدهند.
علاوه بر این در کلینیکهای تخصصی کاردرمانی تمرینات تعادلی و تمرینات یکپارچگی حسی متناسب با وضعیت بیمار انجام میشود که بهترین این تمرینات را در ادامه بررسی کردهایم.
همچنین کاردرمانگران ارزیابی از منزل بیماران انجام میدهند تا پیشنهادات لازم برای اصلاح و حذف موانع به خانواده بیمار ارائه دهند و ریسک زمین خوردن را به حداقل برسانند.
در کلینیک کاردرمانی و اتاق ADL فعالیتهای روزانهای که بیمار در انجام آنها مشکل دارد را به صورت صحیح آموزش میدهند تا فرد به حداکثر استقلال ممکن دست یابد.
4. وسایل کمکی:
بسته به شدت اختلال تعادل در سکته مغزی، ممکن است استفاده از وسایل کمکی برای ثبات و حمایت بیشتر توصیه شود. کراچ، انواع عصا، واکرهای ثابت یا چرخدار یا بریسها از جمله وسایلی هستند که میتوانند به کاهش خطر سقوط و افزایش اعتماد به نفس در طول فعالیتهای روزانه کمک کنند.
5. توانبخشی شناختی:
از آنجایی که اختلالات شناختی میتواند به مشکلات تعادل در سکته مغزی منجر شوند، توانبخشی شناختی ممکن است برای بهبود توجه، ادراک و آگاهی فضایی در برنامه درمانی گنجانده شود. این استراتژیها به طور غیر مستقیم به تعادل و هماهنگی کمک میکنند.
بطور کلی مشورت با یک متخصص برای تعیین مناسبترین برنامه کاردرمانی و توانبشخی سکته مغزی برای هر فرد به منظور بهبود تعادل پس از سکته، کاهش خطر سقوط و افزایش کیفیت کلی زندگی مهم است.
12 تمرین بهبود تعادل در سکته مغزی:
یک سری از سادهترین تمرینات بهبود تعادل پس از سکته مغزی که قابلیت اجرا در منزل را نیز دارند در ادامه بررسی کردهایم:
- ایستادن به صورت پا جفت
- ایستادن با چشمان بسته
- ایستادن روی یک پا
- انتقال وزن روی پاها به طرفین و جلو عقب در حالت ایستاده
- تمرین نشستن و بلند شدن از روی صندلی و زمین
- راه رفتن به صورت تاندم (گردو شکستن)
- عقب عقب راه رفتن
- راه رفتن به پهلو
- بالا رفتن از پله
- راه رفتن دایره وار در هر دو جهت
- راه رفتن روی پنجه و پاشنه
- راه رفتن با چرخاندن سر به صورت عرضی یا بالا پایین بردن سر
البته حتما توجه داشته باشید که برای شروع هر کدام از این تمرینات باید با یک متخصص کاردرمانگر مشورت کنید تا پس از ارزیابی سطح بیمار تمرینات متناسب برای بهبود تعادل در سکته مغزی را به شما ارائه دهد.
همچنین حتما حین انجام تمرینات نزدیک به یک سطح ایمن قرار داشته باشید تا چنانچه تعادل خود را از دست دادید بتوانید با تکیه بر آن از زمین خوردن جلوگیری کنید.
در نتیجه،
بازیابی تعادل در سکته مغزی یک فرآیند پیچیده و فردی است که مستلزم زمان، تلاش و رویکردی جامع شامل درمان دارویی، فیزیوتراپی، کاردرمانی، بازآموزی حسی و توانبخشی شناختی و بهره بردن از حمایت وسایل کمکی، اصلاحات خانگی و تداوم مراقبت است.
پلن درمانی هر فرد قطعا منحصر به فرد خواهد بود و روند پیشرفت ممکن است متفاوت باشد؛ با این حال، با صبر، پشتکار و طرز فکر مثبت، افراد میتوانند در جهت بهبود تعادل و بازیابی استقلال خود تلاش کنند.
با استفاده از این راهبردها و مداخلات، افراد میتوانند کیفیت کلی زندگی خود را افزایش دهند و اعتماد به نفس خود را در حرکت ایمن و مطمئن به دست آورند.
1. احساس ضعف یا بیحسی ناگهانی:
رخداد ناگهانی ضعف یا بیحسی در یکی از طرفین بدن، بهویژه در صورت، بازوها یا پاها.
2. مشکل در تکلم یا درک صحبتها:
ناتوانی غیرمنتظره در بیان واضح جملات یا فهم گفتار دیگران.
3. اختلال در بینایی یا تعادل:
مشاهده تاری دید یا از دست دادن بخشی از دید در یک یا هر دو چشم، به همراه مشکل در تعادل یا احساس سرگیجه.
صورت مشاهده علائم سکته مغزی، اقدامات زیر ضروری است:
- فوراً به اورژانس تماس بگیرید: هرچه سریعتر به بیمارستان منتقل شوید، احتمال بهبودی بیشتر است.
- سکوت و آرامش را حفظ کنید: فرد را در وضعیت آرام نگه دارید و از انجام هرگونه حرکت شدید جلوگیری کنید.
- زمان را یادداشت کنید: زمان شروع علائم را ثبت کنید، زیرا درمان سکته مغزی به زمان حساس است.
- از دادن غذا یا نوشیدنی خودداری کنید: به علت احتمال مشکل در بلع، بهتر است فرد هیچ چیزی نخورده یا ننوشد تا از خفگی جلوگیری شود.
- عدم استفاده از داروها بدون مشورت پزشک: مصرف دارو بدون تایید پزشک ممکن است وضعیت را بدتر کند.
سکته مغزی به دلایل مختلفی رخ میدهد که عمدتاً به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
سکته مغزی ایسکمیک (ناشی از انسداد عروق):
- لخته خون: لختهای که در عروق مغزی یا دیگر بخشهای بدن ایجاد میشود و جریان خون به مغز را مسدود میکند.
- آترواسکلروزیس: رسوب چربی و کلسترول در دیواره رگها، که میتواند به کاهش جریان خون و ایجاد لخته منجر شود.
سکته مغزی هموراژیک (ناشی از خونریزی در مغز):
- فشار خون بالا: فشار خون بالا میتواند به دیواره عروق آسیب زده و باعث پارگی رگهای خونی در مغز شود.
- آنوریسم (انبساط غیرطبیعی رگها): پارگی یک رگ خونی در مغز به دلیل ضعف در دیواره آن.
- اختلالات خونریزی: مشکلات انعقادی یا مصرف داروهای رقیقکننده خون نیز میتوانند منجر به خونریزی مغزی شوند.
عوامل خطر دیگر شامل سیگار کشیدن، دیابت، چاقی، کلسترول بالا، سابقه خانوادگی سکته مغزی، سبک زندگی کمتحرک و استرس هستند که همگی میتوانند خطر ابتلا به سکته مغزی را افزایش دهند.